شهادتنامه 64 زندانی درباره چگونگی جانباختن هدی صابر
۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال شهادت نامه ای، شهادت دادند که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آنها شرایط بد جسمانی وی را از نزدیک شاهد بوده اند.
به گزارش کلمه ۶۴ زندانی سیاسی در شهادت نامه خود نوشته اند:
هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»
این زندانیان در پایان شهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون ،تا آخر ایستادگی می کنند. شهادت نامه ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ که با نام خود آن را امضا کرده اند، توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است.
متن این شهادتنامه به شرح زیر است:
هدی رضا زاده صابر ، زندانی سیاسی ، ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ در پی اعتصاب غذای نامحدود و عدم رسیدگی مسوولان به شهادت رسید ما هم بندان او و امضا کنندگان این بیانیه که در طول یک سال گذشته در کنار وی حضور داشته ایم به اطلاع عموم ملت ایران می رسانیم و شهادت می دهیم :
روز پنج شنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۹۰ در پی انتشار خبر شهادت هاله سحابی از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می بردند در حالی که آقای هدی صابر همچنان عزادار و متاثر از درگذشت مرحوم عزت الله سحابی رییس شورای فعالان ملی -مذهبی بود در اعتراض به این ظلم و تعدی آشکار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حیاط بند ۳۵۰ زندان اوین اعتصاب غذای نامحدود خود را همراه با آقای امیر خسرو دلیر ثانی ضمن انتشار بیانیه ای آغاز کردند و به آگاهی عموم نیز رساندند .
ما شهادت می دهیم که هدی صابر روزانه علاوه بر مطالعه کتاب، قرائت قرآن و برگزاری کلاسهای تاریخ همواره مدت قابل توجهی به ورزش اختصاص می داد به طوری که در مسابقات ورزشی بند ۳۵۰ همپای جوانان مشارکت می کرد.
ما شهادت می دهیم هدی صابر در طی مدت یک سال گذشته هیچگونه عارضه و بیماری نداشت که طبعا سوابق موجود در پرونده بهداری زندان نیز موید همین نکته خواهد بود.
ما شهادت می دهیم هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود دچار درد در ناحیه سینه و اختلال در سیستم گوارشی شد که در ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام .
ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که: «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»
در این هنگام ودر پی اعتراض هم بندان وی، افسر نگهبان دوباره مقدمات اعزام وی به بهداری را فراهم کرد اما این بار صابر با تکرار اعتراض خود نسبت به برخورد و عملکرد ماموران بهداری گفت :«من به آنها اطمینان ندارم که سپس افسر نگهبان وعده داد تلاش کند او را به بیمارستان خارج از اوین منتقل کنند.»
ما شهادت می دهیم در این هنگام هدی صابر در حالی که توان ایستادن بر روی پاهای خود را نداشت با برانکارد به خارج از بند منتقل شد در این آخرین ساعت حضور در بند وضع گوارشی او به شدت بحرانی بود و بارها گفت دچار اسهال و حالت تهوع شدید شده است.
ملت عزیز ایران
آنچه نقل شد گزارش آخرین ساعات حضور شهید هدی صابر در بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین بود .اما اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامه ی وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود.
گرچه رسیدگی دقیق به پرونده اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملا خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همه دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلا او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد و البته که مدت محکومیت او مدتها پیش از دستگیری اخیر منقضی شده بود. حبس خودسرانه و غیر قانونی صابر به تنهایی برای سلب مشروعیت دستگاه قضایی و اثبات عدم استقلال آن و مقهوریت نسبت به نهادهای امنیتی کفایت می کند و در این شرایط نه فقط شهروندان خارج از زندان که بیش از همه زندانیان امنیت حقوقی، درمانی و جانی نخواهند داشت.
ما تسلیت عمیق خود را به خانواده صبور شهید هدی صابر به ویژه سرکار خانم فریده صابر و فرزندان داغدارش حنیف و شریف اعلام می کنیم.
ما به عنوان نخستین گام این روند غیر انسانی در دستگاه قضایی و این نوع رفتار با زندانیان را محکوم و حاکمیت را مسوول آن می دانیم. بنابراین از این پس با توجه به نوع پی گیری موضوع از سوی مسوولان اقدامات بعدی را اتخاذ کرده و برای تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون تا آخر ایستاده ایم.
امضا کنندگان این شهادت نامه :
۱: قربان بهزادیان نژاد
۲- محمد داوری
۳- بهمن احمدی امویی
۴- عبدالله مومنی
۵- حسن اسدی زید آبادی
۶-علی جمالی
۷- محمد رضا مقیسه
۸- علی ملیحی
۹- بابک داشاب
۱۰- حمید رضا محمدی
۱۱- قاسم شعله سعدی
۱۲- کیارش کامرانی
۱۳- محمد جواد مظفر
۱۴- احسان مهرابی
۱۵- عماد بهاور
۱۶-مجتبی تهرانی
۱۷- جواد امام
۱۸- فیض الله عرب سرخی
۱۹- عمادالدین باقی
۲۰- ابولفضل قدیانی
۲۱ -محمد حسین خوربک
۲۲ – اسماعیل صحابه
۲۳- امیرخسرو دلیر ثانی
۲۴ – سید محمد سیف زاده
۲۵- سیامک قادری
۲۶-سام محمودی سرابی
۲۷- اکبر امینی ارمکی
۲۸– هوشنگ فرزین
۲۹–حامد میرزایی گرجی
۳۰–آرش سقر
۳۱–احمد شاه رضایی
۳۲- آرش صادقی
۳۳- نوید کامران
۳۴– رامین پرچمی
۳۵–علیرضا سهراب پور
۳۶–مهدی حسین زاده
۳۷- محمد صدیق کبود وند
۳۸– مهدی خدایی
۳۹-سیامک رحمانی
۴۰– سعید متین پور
۴۱– مسعود لواسانی
۴۲– محسن غمین
۴۳– محمد پور عبدالله
۴۴– حسین مفیدی
۴۵-مهدی نوذر
۴۶-ابولفضل قاسمی
۴۷– ابراهیم مددی
۴۸- عباس نامی
۴۹–علی بهزادیان نژاد
۵۰–حسین زرینی
۵۱– امیر حسین قنبری
۵۲–غلامرضا آزادی
۵۳–مجید تمجیدی
۵۴-یوسف مهر
۵۵–شاهین زینعلی
۵۶–پیمان عارف
۵۷-جواد علیخانی
۵۸–رامتین غفاری
۵۹- مهدی وطن خواه
۶۰– فریدون صیدی راد
۶۱–سعید مالمیریان
۶۲-جواد علیخانی
۶۳– محسن قلعی
۶۴-میثم رودکی
به گزارش کلمه ۶۴ زندانی سیاسی در شهادت نامه خود نوشته اند:
هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»
این زندانیان در پایان شهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون ،تا آخر ایستادگی می کنند. شهادت نامه ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ که با نام خود آن را امضا کرده اند، توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است.
متن این شهادتنامه به شرح زیر است:
هدی رضا زاده صابر ، زندانی سیاسی ، ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ در پی اعتصاب غذای نامحدود و عدم رسیدگی مسوولان به شهادت رسید ما هم بندان او و امضا کنندگان این بیانیه که در طول یک سال گذشته در کنار وی حضور داشته ایم به اطلاع عموم ملت ایران می رسانیم و شهادت می دهیم :
روز پنج شنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۹۰ در پی انتشار خبر شهادت هاله سحابی از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می بردند در حالی که آقای هدی صابر همچنان عزادار و متاثر از درگذشت مرحوم عزت الله سحابی رییس شورای فعالان ملی -مذهبی بود در اعتراض به این ظلم و تعدی آشکار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حیاط بند ۳۵۰ زندان اوین اعتصاب غذای نامحدود خود را همراه با آقای امیر خسرو دلیر ثانی ضمن انتشار بیانیه ای آغاز کردند و به آگاهی عموم نیز رساندند .
ما شهادت می دهیم که هدی صابر روزانه علاوه بر مطالعه کتاب، قرائت قرآن و برگزاری کلاسهای تاریخ همواره مدت قابل توجهی به ورزش اختصاص می داد به طوری که در مسابقات ورزشی بند ۳۵۰ همپای جوانان مشارکت می کرد.
ما شهادت می دهیم هدی صابر در طی مدت یک سال گذشته هیچگونه عارضه و بیماری نداشت که طبعا سوابق موجود در پرونده بهداری زندان نیز موید همین نکته خواهد بود.
ما شهادت می دهیم هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود دچار درد در ناحیه سینه و اختلال در سیستم گوارشی شد که در ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام .
ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که: «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»
در این هنگام ودر پی اعتراض هم بندان وی، افسر نگهبان دوباره مقدمات اعزام وی به بهداری را فراهم کرد اما این بار صابر با تکرار اعتراض خود نسبت به برخورد و عملکرد ماموران بهداری گفت :«من به آنها اطمینان ندارم که سپس افسر نگهبان وعده داد تلاش کند او را به بیمارستان خارج از اوین منتقل کنند.»
ما شهادت می دهیم در این هنگام هدی صابر در حالی که توان ایستادن بر روی پاهای خود را نداشت با برانکارد به خارج از بند منتقل شد در این آخرین ساعت حضور در بند وضع گوارشی او به شدت بحرانی بود و بارها گفت دچار اسهال و حالت تهوع شدید شده است.
ملت عزیز ایران
آنچه نقل شد گزارش آخرین ساعات حضور شهید هدی صابر در بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین بود .اما اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامه ی وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود.
گرچه رسیدگی دقیق به پرونده اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملا خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همه دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلا او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد و البته که مدت محکومیت او مدتها پیش از دستگیری اخیر منقضی شده بود. حبس خودسرانه و غیر قانونی صابر به تنهایی برای سلب مشروعیت دستگاه قضایی و اثبات عدم استقلال آن و مقهوریت نسبت به نهادهای امنیتی کفایت می کند و در این شرایط نه فقط شهروندان خارج از زندان که بیش از همه زندانیان امنیت حقوقی، درمانی و جانی نخواهند داشت.
ما تسلیت عمیق خود را به خانواده صبور شهید هدی صابر به ویژه سرکار خانم فریده صابر و فرزندان داغدارش حنیف و شریف اعلام می کنیم.
ما به عنوان نخستین گام این روند غیر انسانی در دستگاه قضایی و این نوع رفتار با زندانیان را محکوم و حاکمیت را مسوول آن می دانیم. بنابراین از این پس با توجه به نوع پی گیری موضوع از سوی مسوولان اقدامات بعدی را اتخاذ کرده و برای تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون تا آخر ایستاده ایم.
امضا کنندگان این شهادت نامه :
۱: قربان بهزادیان نژاد
۲- محمد داوری
۳- بهمن احمدی امویی
۴- عبدالله مومنی
۵- حسن اسدی زید آبادی
۶-علی جمالی
۷- محمد رضا مقیسه
۸- علی ملیحی
۹- بابک داشاب
۱۰- حمید رضا محمدی
۱۱- قاسم شعله سعدی
۱۲- کیارش کامرانی
۱۳- محمد جواد مظفر
۱۴- احسان مهرابی
۱۵- عماد بهاور
۱۶-مجتبی تهرانی
۱۷- جواد امام
۱۸- فیض الله عرب سرخی
۱۹- عمادالدین باقی
۲۰- ابولفضل قدیانی
۲۱ -محمد حسین خوربک
۲۲ – اسماعیل صحابه
۲۳- امیرخسرو دلیر ثانی
۲۴ – سید محمد سیف زاده
۲۵- سیامک قادری
۲۶-سام محمودی سرابی
۲۷- اکبر امینی ارمکی
۲۸– هوشنگ فرزین
۲۹–حامد میرزایی گرجی
۳۰–آرش سقر
۳۱–احمد شاه رضایی
۳۲- آرش صادقی
۳۳- نوید کامران
۳۴– رامین پرچمی
۳۵–علیرضا سهراب پور
۳۶–مهدی حسین زاده
۳۷- محمد صدیق کبود وند
۳۸– مهدی خدایی
۳۹-سیامک رحمانی
۴۰– سعید متین پور
۴۱– مسعود لواسانی
۴۲– محسن غمین
۴۳– محمد پور عبدالله
۴۴– حسین مفیدی
۴۵-مهدی نوذر
۴۶-ابولفضل قاسمی
۴۷– ابراهیم مددی
۴۸- عباس نامی
۴۹–علی بهزادیان نژاد
۵۰–حسین زرینی
۵۱– امیر حسین قنبری
۵۲–غلامرضا آزادی
۵۳–مجید تمجیدی
۵۴-یوسف مهر
۵۵–شاهین زینعلی
۵۶–پیمان عارف
۵۷-جواد علیخانی
۵۸–رامتین غفاری
۵۹- مهدی وطن خواه
۶۰– فریدون صیدی راد
۶۱–سعید مالمیریان
۶۲-جواد علیخانی
۶۳– محسن قلعی
۶۴-میثم رودکی
محسن امین زاده و میلاد اسدی به مرخصی آمدند
محسن امین زاده معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات و رییس ستاد اصلاح طلبان میرحسین موسوی (ستاد قیطریه) برای انجام امور درمانی به مرخصی آمد.
به گزارش جرس، این فعال اصلاح طلب که در ٢۵ خرداد ٨٨ دستگیر و پس از گذراندن چهار ماه انفرادی به پنج سال زندان محکوم شد، اینک در برای درمان بیماری کلیوی در مرخصی بسر می برد.
وی دربهمن ماه همان سال به مرخصی آمد، اما یک روز پس از تسلیم شکایت علیه سردار مشفق درباره سخنرانی وی و دخالت های نیروهای نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، مجدداً در چهارم مرداد ماه ٨٩ به زندان بازگردانده شد و هم اکنون دوران محکومیت پنج ساله خود را در بند ٣۵۰اوین می گذراند.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی که پس از دستگیری بازنشسته شد، دچار نارسایی های کلیوی بوده و این بیماری در این مدت مشکلات جسمی متعددی برای او در زندان ایجاد کرده است.
همزمان خبر رسیده به جرس حاکی است که میلاد اسدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر نیز به مرخصی اعزام شده است.
میلاد اسدی یکی از فعالین جنبش دانشجویی و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر می باشد.
طی روزهای اخیر، عبدالله رمضان زاده، زندانی سیاسی، و استاد بازنشسته شدۀ دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز، به مرخصی چهار روزه اعزام شد.
سخنگوی دولت اصلاحات همراه با بهزاد نبوی، دیگر فعال و زندانی سیاسی در بند موسوم به دو الف زندان اوین تحت نظر سپاه در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد و تا کنون از انتقال آنها به بند عمومی خودداری شده است.
به گزارش جرس، این فعال اصلاح طلب که در ٢۵ خرداد ٨٨ دستگیر و پس از گذراندن چهار ماه انفرادی به پنج سال زندان محکوم شد، اینک در برای درمان بیماری کلیوی در مرخصی بسر می برد.
وی دربهمن ماه همان سال به مرخصی آمد، اما یک روز پس از تسلیم شکایت علیه سردار مشفق درباره سخنرانی وی و دخالت های نیروهای نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، مجدداً در چهارم مرداد ماه ٨٩ به زندان بازگردانده شد و هم اکنون دوران محکومیت پنج ساله خود را در بند ٣۵۰اوین می گذراند.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی که پس از دستگیری بازنشسته شد، دچار نارسایی های کلیوی بوده و این بیماری در این مدت مشکلات جسمی متعددی برای او در زندان ایجاد کرده است.
همزمان خبر رسیده به جرس حاکی است که میلاد اسدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر نیز به مرخصی اعزام شده است.
میلاد اسدی یکی از فعالین جنبش دانشجویی و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر می باشد.
طی روزهای اخیر، عبدالله رمضان زاده، زندانی سیاسی، و استاد بازنشسته شدۀ دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز، به مرخصی چهار روزه اعزام شد.
سخنگوی دولت اصلاحات همراه با بهزاد نبوی، دیگر فعال و زندانی سیاسی در بند موسوم به دو الف زندان اوین تحت نظر سپاه در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد و تا کنون از انتقال آنها به بند عمومی خودداری شده است.
گزارش جرس از جزییات شهادت هدی صابر و شکایت خانواده از مسئولان زندان اوین
جرس: در پی شهادت هدی صابر در اثر شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان، خانواده این شهید راه آزادی شکایت خود را از بی مبالاتی و اهمال مسئولان زندان اوین در ارایه خدمات پزشکی تسلیم قاضی کشیک کرده اند.
به گزارش رسیده به جرس در حال حاضر نیروهای ویژه با چندین موتور سوار به بیمارستان اعزام شده و خود را آماده مقابله با اعتراضات کرده اند، این در حالی است که پیکر هدی صابر به پزشکی قانونی منتقل شده است.
شاهدان خبر از حضور گسترده نیروهای امنیتی و لباس شخصی می دهند.
در همین حال خانواده هدی صابر که امروز در جریان خبر شهادت وی قرار گرفتند در برابر بیمارستان تجمع کرده و خواستار تحویل گرفتن پیکر این شهید راه آزادی هستند.
گزارشهای ارسالی از برابر بیمارستان مدرس حاکی است هر لحظه به تعداد افراد اضافه می شود و دوستان و نزدیکان هدی صابر به محض شنیدن خبر خود را به بیمارستان می رساند.
بی توجهی به ناله های دردمندانه هدی صابر
بر اساس گزارشهای رسیده به جرس و بر اساس مستندات موجود از پرونده پزشکی این شهید، وی در ساعت 4:30 دقیقه بامداد روز جمعه از درد قلب و درد در ناحیه سینه ابراز ناراحتی می کند، اما مسئولان زندان به آن بی توجهی می کنند. اما در ساعت 10:30 دقیقه به دلیل شدت درد وی را به بیمارستان مدرس تهران منتقل می کنند و حدودا در ساعت 12:30 وی جان به جان آفرین تسلیم می نماید.
پزشکان در این خصوص به جرس گفته اند که 6 ساعت اول کسانی که در ناحیه سینه ابراز درد می کنند به goldentime معروف است و متاسفانه برای هدی صابر این زمان بعلت بی مبالاتی مسئولان زندان از دست رفته است.
بر اساس این گزارش دریافتی، هدی صابر روز گذشته دو بار انژوکت شده و تلاش می شود تا رگهایش باز شود که متاسفانه بی نتیجه بوده است.
صبح امروز، این خبر که از طریق یکی از کادرهای بیمارستان به نوری زاد اطلاع داده شده بود، ابتدا در صفحه فیس بوک نوری زاد منتشر شد و سپس از سوی خانواده و دوستان هدی صابر تایید شد.
گفته می شود که یکی از کادرهای بیمارستان به نوری زاد اطلاع می دهد و وی این خبر را منتشر می کند.
شاهدان گفته اند که هدی صابر ساعتها از شدت درد فریاد می زده است ولی کسی به او توجه نکرده است.
شکایت خانواده از مسئولان زندان
قاضی کشیک پرونده های جنایی در بیمارستان حاضر و اظهارات خانواده و وکیل وی آقای شریف را ضبط کرده است. خانواده و وکیل درخواست رسیدگی به این موضوع را دارند که اولا چرا اقدامات پزشکی دیر انجام شده است و ثانیا چرا به خانواده هیچ خبری داده نشده است. این در حالی که ساعتها از مرگ وی گذشته و آنها باید از روی سایتها خبر را دریافت کنند.
گفته می شود که خانواده هدی صابر با کالبد شکافی مخالفت کرده اند.
خانواده شهید صابر خواستار در اختیار گرفتن پیکر شده اند و دادخواست شکایت خود را عنوان کرده اند.
بر اساس این گزارش، پیکر هدی صابر در بخش انتهایی بیمارستان قرار داده شده بود که سرانجام با کشمکش های بسیار و در میان اعتراضات خانواده ، فرزندان و دوستان وی دقایقی اجازه دیدار به اعضای درجه یک داده شد
پس از آن پیکر وی با برانکارد به آمبولانس منتقل و در حالی که همسرش فریده جمشیدی و فرزند بزرگش آن را همراهی می کرد و دوستانش فریاد الله اکبر و لااله الله سر داده بودند به پزشک قانونی بهشت زهرا منتقل گردید .
تجمع در خانه خواهر هدی صابر
گزارش رسیده به جرس حاکی است که در حال حاضر دوستان عازم خانه خواهر هدی صابر یعنی فیروزه صابر واقع در خیابان دروس ، خیابان هدایت ، کوچه مسجد ، پلاک 3 واحد 6 هستند.
هدی صابر (زاده ۲۶ اسفند ۱۳۳۸، درگذشت ۲۲ خرداد ۱۳۹۰) روزنامه نگار، مترجم، و فعال ملی مذهبی و از گردانندگان مجله توقیف شده "ایران فردا" بود. گفتنی است هدی صابر به همراه خسرو امیرثانی از اعضای شورای فعالان ملی-مذهبی در پی شهادت مظلومانه هاله سحابی، از دوازده خرداد ماه در اعتصاب غذا بود.
رسانه های نزدیک به حکومت با انتشار خبر شهادت هدی صابر سعی دارند مرگ وی را طبیعی ناشی از ایست قلبی عنوان کنند.
علت شهادت هدی صابر، شوک قلبی ناشی از اثرات اعتصاب غذا در زندان بوده است.
به گزارش رسیده به جرس در حال حاضر نیروهای ویژه با چندین موتور سوار به بیمارستان اعزام شده و خود را آماده مقابله با اعتراضات کرده اند، این در حالی است که پیکر هدی صابر به پزشکی قانونی منتقل شده است.
شاهدان خبر از حضور گسترده نیروهای امنیتی و لباس شخصی می دهند.
در همین حال خانواده هدی صابر که امروز در جریان خبر شهادت وی قرار گرفتند در برابر بیمارستان تجمع کرده و خواستار تحویل گرفتن پیکر این شهید راه آزادی هستند.
گزارشهای ارسالی از برابر بیمارستان مدرس حاکی است هر لحظه به تعداد افراد اضافه می شود و دوستان و نزدیکان هدی صابر به محض شنیدن خبر خود را به بیمارستان می رساند.
بی توجهی به ناله های دردمندانه هدی صابر
بر اساس گزارشهای رسیده به جرس و بر اساس مستندات موجود از پرونده پزشکی این شهید، وی در ساعت 4:30 دقیقه بامداد روز جمعه از درد قلب و درد در ناحیه سینه ابراز ناراحتی می کند، اما مسئولان زندان به آن بی توجهی می کنند. اما در ساعت 10:30 دقیقه به دلیل شدت درد وی را به بیمارستان مدرس تهران منتقل می کنند و حدودا در ساعت 12:30 وی جان به جان آفرین تسلیم می نماید.
پزشکان در این خصوص به جرس گفته اند که 6 ساعت اول کسانی که در ناحیه سینه ابراز درد می کنند به goldentime معروف است و متاسفانه برای هدی صابر این زمان بعلت بی مبالاتی مسئولان زندان از دست رفته است.
بر اساس این گزارش دریافتی، هدی صابر روز گذشته دو بار انژوکت شده و تلاش می شود تا رگهایش باز شود که متاسفانه بی نتیجه بوده است.
صبح امروز، این خبر که از طریق یکی از کادرهای بیمارستان به نوری زاد اطلاع داده شده بود، ابتدا در صفحه فیس بوک نوری زاد منتشر شد و سپس از سوی خانواده و دوستان هدی صابر تایید شد.
گفته می شود که یکی از کادرهای بیمارستان به نوری زاد اطلاع می دهد و وی این خبر را منتشر می کند.
شاهدان گفته اند که هدی صابر ساعتها از شدت درد فریاد می زده است ولی کسی به او توجه نکرده است.
شکایت خانواده از مسئولان زندان
قاضی کشیک پرونده های جنایی در بیمارستان حاضر و اظهارات خانواده و وکیل وی آقای شریف را ضبط کرده است. خانواده و وکیل درخواست رسیدگی به این موضوع را دارند که اولا چرا اقدامات پزشکی دیر انجام شده است و ثانیا چرا به خانواده هیچ خبری داده نشده است. این در حالی که ساعتها از مرگ وی گذشته و آنها باید از روی سایتها خبر را دریافت کنند.
گفته می شود که خانواده هدی صابر با کالبد شکافی مخالفت کرده اند.
خانواده شهید صابر خواستار در اختیار گرفتن پیکر شده اند و دادخواست شکایت خود را عنوان کرده اند.
بر اساس این گزارش، پیکر هدی صابر در بخش انتهایی بیمارستان قرار داده شده بود که سرانجام با کشمکش های بسیار و در میان اعتراضات خانواده ، فرزندان و دوستان وی دقایقی اجازه دیدار به اعضای درجه یک داده شد
پس از آن پیکر وی با برانکارد به آمبولانس منتقل و در حالی که همسرش فریده جمشیدی و فرزند بزرگش آن را همراهی می کرد و دوستانش فریاد الله اکبر و لااله الله سر داده بودند به پزشک قانونی بهشت زهرا منتقل گردید .
تجمع در خانه خواهر هدی صابر
گزارش رسیده به جرس حاکی است که در حال حاضر دوستان عازم خانه خواهر هدی صابر یعنی فیروزه صابر واقع در خیابان دروس ، خیابان هدایت ، کوچه مسجد ، پلاک 3 واحد 6 هستند.
هدی صابر (زاده ۲۶ اسفند ۱۳۳۸، درگذشت ۲۲ خرداد ۱۳۹۰) روزنامه نگار، مترجم، و فعال ملی مذهبی و از گردانندگان مجله توقیف شده "ایران فردا" بود. گفتنی است هدی صابر به همراه خسرو امیرثانی از اعضای شورای فعالان ملی-مذهبی در پی شهادت مظلومانه هاله سحابی، از دوازده خرداد ماه در اعتصاب غذا بود.
رسانه های نزدیک به حکومت با انتشار خبر شهادت هدی صابر سعی دارند مرگ وی را طبیعی ناشی از ایست قلبی عنوان کنند.
علت شهادت هدی صابر، شوک قلبی ناشی از اثرات اعتصاب غذا در زندان بوده است.
تایید حکم 19سال ونیم زندان حسین درخشان در دادگاه تجدید نظر
ستگان حسین درخشان تایید کرده اند که حکم ۱۹ سال و نیم حبس این وبلاگ نویس در دادگاه تجدید نظر تایید شده است. آقای درخشان در مهر ماه سال گذشته در دادگاه انقلاب تهران به اتهامات سیاسی و امنیتی از جمله "تبلیغ علیه نظام" و "همکاری با دولت های متخاصم" محکوم شده بود.
دادگاه او حدود ۲۱ ماه بعد از دستگیری در تیرماه سال گذشته برگزار شد و حکم در مهر ماه اعلام شد.
اکنون یکی از بستگان آقای درخشان در گفتگو با بی بی سی فارسی تایید کرده است که حکم اولیه در دادگاه تجدید نظر تایید شده است.
او در دادگاه اولیه همچنین به پرداخت جریمه سنگین محکوم شده بود.
حسین درخشان یکی از نخستین وبلاگ نویسان فارسی زبان و از منتقدان حکومت ایران بود که از سال ها پیش در خارج از این کشور زندگی می کرد.
اما مواضع او در سال های پیش از دستگیری به تدریج تغییر کرد و او به یکی از حامیان سیاست های محمود احمدی نژاد و حکومت ایران تبدیل شد.
آقای درخشان پائیز سال ۱۳۸۷ به ایران بازگشت، و مدت کوتاهی بعد دستگیر شد.
سخنگوی قوه قضائیه ایران در آن زمان اتهام آقای درخشان را نوشتن مطالبی در مورد "ائمه اطهار" عنوان کرد.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در اوایل سال ۱۳۸۸ و در اوج کشمکش های مربوط به دستگیری و محکومیت رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی- آمریکایی به اتهام جاسوسی، در نامه ای به دادستان وقت تهران خواستار رعایت حقوق قانونی خانم صابری و آقای درخشان شده بود.
دادگاه او حدود ۲۱ ماه بعد از دستگیری در تیرماه سال گذشته برگزار شد و حکم در مهر ماه اعلام شد.
اکنون یکی از بستگان آقای درخشان در گفتگو با بی بی سی فارسی تایید کرده است که حکم اولیه در دادگاه تجدید نظر تایید شده است.
او در دادگاه اولیه همچنین به پرداخت جریمه سنگین محکوم شده بود.
حسین درخشان یکی از نخستین وبلاگ نویسان فارسی زبان و از منتقدان حکومت ایران بود که از سال ها پیش در خارج از این کشور زندگی می کرد.
اما مواضع او در سال های پیش از دستگیری به تدریج تغییر کرد و او به یکی از حامیان سیاست های محمود احمدی نژاد و حکومت ایران تبدیل شد.
آقای درخشان پائیز سال ۱۳۸۷ به ایران بازگشت، و مدت کوتاهی بعد دستگیر شد.
سخنگوی قوه قضائیه ایران در آن زمان اتهام آقای درخشان را نوشتن مطالبی در مورد "ائمه اطهار" عنوان کرد.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در اوایل سال ۱۳۸۸ و در اوج کشمکش های مربوط به دستگیری و محکومیت رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی- آمریکایی به اتهام جاسوسی، در نامه ای به دادستان وقت تهران خواستار رعایت حقوق قانونی خانم صابری و آقای درخشان شده بود.
احضار و بازجویی 26 زندانی سیاسی شکایت کننده از سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات
همه ۲۶ زندانی سیاسی شکایت کننده از سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به دادسرای اوین احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفتند. معاونت دادسرا از زندانیان خواسته است که این بیانیه را تکذیب کنند و گرنه به احکام زندان شان افزوده می شود.
به گزارش خبرنگار کلمه، هدف از این احضار و بازپرسی، نه پیگیری شکایت شاکیان، بلکه کشف چگونگی تهیه ی متن شکایت و انتشار آن و در صورت امکان منصرف کردن شاکیان از شکایت بوده است.
در این بازپرسی ها، تمامی شکایت کنندگان ضمن تاکید بر شکایت خود در مورد نقض قانون یاد شده تاکید کردند که اگر روال رسمی تری برای شکایت لازم است آماده اند که متن مورد نظر را تنظیم و امضا نمایند.
برخی درخواست کردند که متن به عنوان شکایت آنان به جریان بیفتد و برخی تاکید نمودند که در گذشته شکایت های دیگری نیز در این مورد به قوه ی قضاییه ارائه کرده اند که مورد رسیدگی واقع نشده و خواهان رسیدگی به آن شکایات نیز شدند.
زندانیان تاسف خود را نسبت به بی توجهی قوه قضاییه نسبت به محتوای شکایت ابراز نموده و تصریح کردند که متن شکایت منتشر شده کاملا روشن، واضح، مستدل و مستند به بند بند قانون حقوق شهروندی است.
بر اساس این گزارش چند تن از شاکیان ابراز داشته اند: چرا قوه ی قضاییه به جای توجه به محتوای شکایت و رسیدگی به آن در پی برخورد با شکایت کنندگان است. پاسخ مقام قضایی حکایت از آن داشت که متاسفانه دادستانی به هیچ وجه نگران وقوع جرایم و در پی رسیدگی به شکایات نبوده بلکه تنها نگران انتشار متن بوده است.
اکنون همه این زندانیان به دادسرای اوین منتقل شده و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفته اند. آنها از سوی این مقامات تهدید شده اند که در صورت عدم تکذیب این نامه دوباره بازجویی خواهند شد و پرونده های جدیدی برای شان تشکیل می شود.
این بیانیه با امضای ۲۶ زندانی سیاسی هم زمان با سالگرد تصویب قانون احترام به آزادی های مشروع حقوق شهروندی، در سایت های خبری منتشر شد، این زندانیان متفق القول در این نامه از مسوولان خواستند به شکایت شان رسیدگی شود.
بر اساس اخبار و گزارش ها، هر بار زندانیان سیاسی که به ناحق در زندان هستند نامه ای را خطاب به مقامات قضایی منتشر می کنند و از شرح مصائبی که بر آنها رفته سخن می گویند، به جای برخورد با آمران تخلفات، با شاکیان برخورد می شود. این موضوع حتی درباره نامه های تک نفره و تکان دهنده تعدادی از زندانیان که تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفته بودند نیز مصداق دارد و هر بار شاکی به جای مجرم مجازات و تنبیه شده است.
زندانیان سیاسی و خانواده هایشان می پرسند دیگر نمی دانیم باید شکایت مان را به کجا ببریم؟
زندانیان سیاسی در نامه معروف به ۲۶ نفر بار دیگر با شرح شکنجه هایی که بر آنها رفته نوشته بودند، بازداشت هایشان با اعمال خشونت، توهین و تحقیر همراه بوده به طوری که برخی از متهمان هنگام دستگیری به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
این زندانیان همچنین نوشته بودند: ما امضا کنندگان این شکواییه تحت شکنجه قرار گرفته ایم. یکی از متداول ترین شکنجه ها نگهداری ما در سلول های انفرادی بسیار کوچک بوده است. روشی که به اذعان همه مسوولان عالی کشور شکنجه تلقی می شود و بازجویان و زندان بانها نیز تایید می کنند که متهم پس از چند هفته نگهداری در سلول انفرادی دچار اختلالات جسمی و روحی شدید می شد.
شکنجه های شدیدتر از جمله فرو کردن سر متهم در توالت، خوراندن کاغذ بازجویی به متهم و مواردی امثال نیز علیه برخی از ما اعمال شده، که برخی از شاکیان و زندانیان در گزارش های جداگانه جزییات آن را منتشر کرده اند.
این زندانیان یاد آور شده بودند که «بازجویان معمولا این فشارها را نه برای کشف واقعیت بلکه برای وادار کردن متهمان به اعتراف مطالب واهی و خلاف واقع مورد نظر بازجویان به کار گرفتند. این رفتارهای خلاف قانون منحصر به دوره بازداشت نبوده و برخی محکومان به رغم طی مراحل دادرسی و حکم قطعی در حال حاضر نیز همچنان تحت شکنجه به صورت انفرادی یا همراه محکومان دچار بیماری روحی و روانی نگهداری می شوند.»
امضا کنندگان این شکواییه همچنین نوشته بودند که ما بدون استثنا با رفتار غیر اخلاقی و غیر اسلامی بازجویان مواجه بوده ایم. شکنجه های روحی و فیزیکی، فحاشی های شرم آور نسبت به متهم و خانواده و عزیزان او و طرح اکاذیبی چون روابط غیر اخلاقی در غالب بازجویی ها به کرات انجام شده است. رفتاری که باعث فشار روحی زیاد به متهمان نیز بوده است.
امضا کنندگان این بیانیه محسن امین زاده، محسن میر دامادی، بهمن احمدی امویی، عبدااله مومنی، میلاد اسدی، عبدالله رمضان زده، عماد بهاور، مصطفی تاج زاده، مجتبی تهرانی، علی جمالی، محمد حسین خوربک، محمد داوری، امیر خسرو دلیر ثانی، کیوان صمیمی، اسماعیل صحابه، محمد فرید طاهری قزوینی، فیض الله عرب سرخی، بهزاد نبوی، ابولفضل قدیانی، مجید دری، ضیا نبوی، مهدی کریمیان اقبال، محمد رضا مقیسه، علی ملیحی، محمد جواد مظفر و حسن اسدی زید آبادی هستند.
به گزارش خبرنگار کلمه، هدف از این احضار و بازپرسی، نه پیگیری شکایت شاکیان، بلکه کشف چگونگی تهیه ی متن شکایت و انتشار آن و در صورت امکان منصرف کردن شاکیان از شکایت بوده است.
در این بازپرسی ها، تمامی شکایت کنندگان ضمن تاکید بر شکایت خود در مورد نقض قانون یاد شده تاکید کردند که اگر روال رسمی تری برای شکایت لازم است آماده اند که متن مورد نظر را تنظیم و امضا نمایند.
برخی درخواست کردند که متن به عنوان شکایت آنان به جریان بیفتد و برخی تاکید نمودند که در گذشته شکایت های دیگری نیز در این مورد به قوه ی قضاییه ارائه کرده اند که مورد رسیدگی واقع نشده و خواهان رسیدگی به آن شکایات نیز شدند.
زندانیان تاسف خود را نسبت به بی توجهی قوه قضاییه نسبت به محتوای شکایت ابراز نموده و تصریح کردند که متن شکایت منتشر شده کاملا روشن، واضح، مستدل و مستند به بند بند قانون حقوق شهروندی است.
بر اساس این گزارش چند تن از شاکیان ابراز داشته اند: چرا قوه ی قضاییه به جای توجه به محتوای شکایت و رسیدگی به آن در پی برخورد با شکایت کنندگان است. پاسخ مقام قضایی حکایت از آن داشت که متاسفانه دادستانی به هیچ وجه نگران وقوع جرایم و در پی رسیدگی به شکایات نبوده بلکه تنها نگران انتشار متن بوده است.
اکنون همه این زندانیان به دادسرای اوین منتقل شده و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفته اند. آنها از سوی این مقامات تهدید شده اند که در صورت عدم تکذیب این نامه دوباره بازجویی خواهند شد و پرونده های جدیدی برای شان تشکیل می شود.
این بیانیه با امضای ۲۶ زندانی سیاسی هم زمان با سالگرد تصویب قانون احترام به آزادی های مشروع حقوق شهروندی، در سایت های خبری منتشر شد، این زندانیان متفق القول در این نامه از مسوولان خواستند به شکایت شان رسیدگی شود.
بر اساس اخبار و گزارش ها، هر بار زندانیان سیاسی که به ناحق در زندان هستند نامه ای را خطاب به مقامات قضایی منتشر می کنند و از شرح مصائبی که بر آنها رفته سخن می گویند، به جای برخورد با آمران تخلفات، با شاکیان برخورد می شود. این موضوع حتی درباره نامه های تک نفره و تکان دهنده تعدادی از زندانیان که تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفته بودند نیز مصداق دارد و هر بار شاکی به جای مجرم مجازات و تنبیه شده است.
زندانیان سیاسی و خانواده هایشان می پرسند دیگر نمی دانیم باید شکایت مان را به کجا ببریم؟
زندانیان سیاسی در نامه معروف به ۲۶ نفر بار دیگر با شرح شکنجه هایی که بر آنها رفته نوشته بودند، بازداشت هایشان با اعمال خشونت، توهین و تحقیر همراه بوده به طوری که برخی از متهمان هنگام دستگیری به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
این زندانیان همچنین نوشته بودند: ما امضا کنندگان این شکواییه تحت شکنجه قرار گرفته ایم. یکی از متداول ترین شکنجه ها نگهداری ما در سلول های انفرادی بسیار کوچک بوده است. روشی که به اذعان همه مسوولان عالی کشور شکنجه تلقی می شود و بازجویان و زندان بانها نیز تایید می کنند که متهم پس از چند هفته نگهداری در سلول انفرادی دچار اختلالات جسمی و روحی شدید می شد.
شکنجه های شدیدتر از جمله فرو کردن سر متهم در توالت، خوراندن کاغذ بازجویی به متهم و مواردی امثال نیز علیه برخی از ما اعمال شده، که برخی از شاکیان و زندانیان در گزارش های جداگانه جزییات آن را منتشر کرده اند.
این زندانیان یاد آور شده بودند که «بازجویان معمولا این فشارها را نه برای کشف واقعیت بلکه برای وادار کردن متهمان به اعتراف مطالب واهی و خلاف واقع مورد نظر بازجویان به کار گرفتند. این رفتارهای خلاف قانون منحصر به دوره بازداشت نبوده و برخی محکومان به رغم طی مراحل دادرسی و حکم قطعی در حال حاضر نیز همچنان تحت شکنجه به صورت انفرادی یا همراه محکومان دچار بیماری روحی و روانی نگهداری می شوند.»
امضا کنندگان این شکواییه همچنین نوشته بودند که ما بدون استثنا با رفتار غیر اخلاقی و غیر اسلامی بازجویان مواجه بوده ایم. شکنجه های روحی و فیزیکی، فحاشی های شرم آور نسبت به متهم و خانواده و عزیزان او و طرح اکاذیبی چون روابط غیر اخلاقی در غالب بازجویی ها به کرات انجام شده است. رفتاری که باعث فشار روحی زیاد به متهمان نیز بوده است.
امضا کنندگان این بیانیه محسن امین زاده، محسن میر دامادی، بهمن احمدی امویی، عبدااله مومنی، میلاد اسدی، عبدالله رمضان زده، عماد بهاور، مصطفی تاج زاده، مجتبی تهرانی، علی جمالی، محمد حسین خوربک، محمد داوری، امیر خسرو دلیر ثانی، کیوان صمیمی، اسماعیل صحابه، محمد فرید طاهری قزوینی، فیض الله عرب سرخی، بهزاد نبوی، ابولفضل قدیانی، مجید دری، ضیا نبوی، مهدی کریمیان اقبال، محمد رضا مقیسه، علی ملیحی، محمد جواد مظفر و حسن اسدی زید آبادی هستند.
انتقال یک فعال دانشجوی به زندان تبریز
خبرگزاری هرانا – سیامک کوشی فعال دانشجویی که در بازداشت وزارت اطلاعات بسر میبرد به زندان مرکزی این شهر منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، سیامک کوشی فعال دانشجوی و عضو تشکل منحل شده «آرمان» دانشگاه آزاد تبریز روز ۱۳ خرداد از اداره اطلاعات تبریز به زندان تبریز منتقل شده است.
نامبرده در ۳۰ اردیبهشت ماه سالجاری در خانه پدری خود به دلیل فعالیتهای سیاسی و تلاش و دعوت به برگزاری تظاهرات در سالگرد سرکوب خونین معترضان آذربایجانی در خرداد ۸۵ به انتشار کاریکاتور موهن روزنامه وابسته به دولت دستگیر شده است.
پیشترعلیرضا فرشی فعال مدنی و استاد سابق دانشگاه نیز ۱۲ خرداد ماه از اداره اطلاعات تبریز به زندان این شهر منتقل شده بود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، سیامک کوشی فعال دانشجوی و عضو تشکل منحل شده «آرمان» دانشگاه آزاد تبریز روز ۱۳ خرداد از اداره اطلاعات تبریز به زندان تبریز منتقل شده است.
نامبرده در ۳۰ اردیبهشت ماه سالجاری در خانه پدری خود به دلیل فعالیتهای سیاسی و تلاش و دعوت به برگزاری تظاهرات در سالگرد سرکوب خونین معترضان آذربایجانی در خرداد ۸۵ به انتشار کاریکاتور موهن روزنامه وابسته به دولت دستگیر شده است.
پیشترعلیرضا فرشی فعال مدنی و استاد سابق دانشگاه نیز ۱۲ خرداد ماه از اداره اطلاعات تبریز به زندان این شهر منتقل شده بود.
صدای مظلومیت شما شنیده شد، به اعتصاب غذای خود پایان دهید
در همین حال سید محمد خاتمی در تماسی با مادر مهدی محمودیان، از وی تقاضا کرد از اعتصاب کنندگان در زندان رجایی خواسته شود که اعتصاب غذای خود را بشکنند.
به گزارش کلمه، رییس جمهور سابق کشورمان در این تماس تلفنی گفت: شنیده ام آقای محمودیان و عده ای دیگر در زندان رجایی شهر کرج اعتصاب غذا کرده اند. وی تاکید کرد: مهمترین اصل، امروز، سلامتی این عزیزان است، من از شما تقاضا می کنم که از آنان بخواهید هر چه سریع تر اعتصاب غذای خود را بشکنند.
وی ضمن ابراز امیدواری برای آزادی هر چه زود تر زندانیان خاطر نشان کرد: همچنین امیدوارم مسوولان زیربط با رسیدگی و اجابت خواسته های به حق این عزیزان چنان عمل کنند که دیگر زمینه ی چنین اقدام هایی منتفی شود.
صدای مظلومیت شما شنیده شد
در پیام سایتهای سبز که به امضای کلمه – سحام نیوز – رسا – نوروز – جرس – ندای سبز آزادی – تغییر – میزان خبر – تحول سبز – امروز – ندای آزادی – رای ما کجاست – کمپین نامه نویسی به موسوی و رهنورد – ادوار نیوز – روزنامه نگاران زندانی رسیده، آمده است: برادران عزیزمان آقایان منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی و همراهان سبزشان در زندان گوهردشت سلام
به گزارش کلمه، رییس جمهور سابق کشورمان در این تماس تلفنی گفت: شنیده ام آقای محمودیان و عده ای دیگر در زندان رجایی شهر کرج اعتصاب غذا کرده اند. وی تاکید کرد: مهمترین اصل، امروز، سلامتی این عزیزان است، من از شما تقاضا می کنم که از آنان بخواهید هر چه سریع تر اعتصاب غذای خود را بشکنند.
وی ضمن ابراز امیدواری برای آزادی هر چه زود تر زندانیان خاطر نشان کرد: همچنین امیدوارم مسوولان زیربط با رسیدگی و اجابت خواسته های به حق این عزیزان چنان عمل کنند که دیگر زمینه ی چنین اقدام هایی منتفی شود.
صدای مظلومیت شما شنیده شد
در پیام سایتهای سبز که به امضای کلمه – سحام نیوز – رسا – نوروز – جرس – ندای سبز آزادی – تغییر – میزان خبر – تحول سبز – امروز – ندای آزادی – رای ما کجاست – کمپین نامه نویسی به موسوی و رهنورد – ادوار نیوز – روزنامه نگاران زندانی رسیده، آمده است: برادران عزیزمان آقایان منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی و همراهان سبزشان در زندان گوهردشت سلام
وضعیت نامساعد زندانیان سیاسی زن در بند متادون اوین
جــرس: زندانیان سیاسی زن كه از گوهردشت به قرچك ورامین برده شده بودند، به زندان اوین فرستاده شده و در بند موسوم به متادون محبوس گردیدند.
به گزارش كانون حمایت ازخانواده جان باختگان و بازداشتی ها، این زنان زندانی سیاسی و فعالین حقوق بشری محبوس، هم اكنون درشرایط نامساعدی در این بند نگهداری می شوند، بطوری كه شامگاه، نفرات انتقالی از قرچك، در این بند بدون جا و محل استراحت هستند و در روی زمین استراحت می كنند.
قبلا نیز گزارشهایی از وضعیت نامساعد بهداشت در این زندان به بیرون رسیده بود، هم اكنون نیز شرایط بهداشتی زندان محبوس در زندان زنان اوین، معروف به بند متادن مناسب نیست.
گفته می شود كه زنان به لحاظ پزشك، دارو و درمان در این بند در مضیقه هستند و به مراجعات آنان در رابطه با بیماری شان هیچ اهمیتی داده نمی شود و این زندانیان در مقابل بیماریشان از طرف باصطلاح اطباء زندان با پاسخهای نامربوط و... مواجه هستند
به یكی از خانمهایی كه گفته بوده از شدت درد پاهایم به سمت فلج شدن می رود، پزشکان زندان پاسخ داده بودند، بگذار كه هر موقع فلج شدید یك كاری برای شما خواهیم كرد!
این در حالیست که غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور، طی روزهای گذشته مدعی شده بود که وضعیت زندانیان زن در قرچک در حال حاضر خوب بوده و هیچ مشکلی ندارند.
به گزارش كانون حمایت ازخانواده جان باختگان و بازداشتی ها، این زنان زندانی سیاسی و فعالین حقوق بشری محبوس، هم اكنون درشرایط نامساعدی در این بند نگهداری می شوند، بطوری كه شامگاه، نفرات انتقالی از قرچك، در این بند بدون جا و محل استراحت هستند و در روی زمین استراحت می كنند.
قبلا نیز گزارشهایی از وضعیت نامساعد بهداشت در این زندان به بیرون رسیده بود، هم اكنون نیز شرایط بهداشتی زندان محبوس در زندان زنان اوین، معروف به بند متادن مناسب نیست.
گفته می شود كه زنان به لحاظ پزشك، دارو و درمان در این بند در مضیقه هستند و به مراجعات آنان در رابطه با بیماری شان هیچ اهمیتی داده نمی شود و این زندانیان در مقابل بیماریشان از طرف باصطلاح اطباء زندان با پاسخهای نامربوط و... مواجه هستند
به یكی از خانمهایی كه گفته بوده از شدت درد پاهایم به سمت فلج شدن می رود، پزشکان زندان پاسخ داده بودند، بگذار كه هر موقع فلج شدید یك كاری برای شما خواهیم كرد!
این در حالیست که غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور، طی روزهای گذشته مدعی شده بود که وضعیت زندانیان زن در قرچک در حال حاضر خوب بوده و هیچ مشکلی ندارند.
از100زندانی هوادار جنبش سبز هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین
کلمه : بیش از ۱۰۰ زندانی هوادار جنبش سبز هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شوند، بندی که اکنون به عنوان جایگاه اصلی نگهداری زندانیان سیاسی ایران شناخته می شود .
به گزارش خبرنگار کلمه، بیش از ۱۷۵ زندانی سیاسی هم اکنون در این بند نگهداری می شوند، که از این تعداد بیش از ۱۰۰ نفر دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات و حامی جنبش سبز هستند. سایر زندانیان وابسته به گروههایی همچون انجمن پادشاهی و گروههای مستقل حقوق بشری، سازمان موسوم به مجاهدین خلق(منافقین) و … هستند. برخی از این افراد قبل از انتخابات و برخی نیز بعد از انتخابات بازداشت شده اند. تعدادی از اتباع خارجی نیز با اتهامات سیاسی در این بند زندانی هستند.
طبق اطلاعات رسیده به کلمه، جدیدترین فهرست اسامی زندانیانی که در این بند به سر می برند در این گزارش ارائه می شود اما این اسامی متاسفانه هنوز کامل نیست و یاران گمنام جنبش سبز در اوین در تلاش اند که اسامی سایر زندانیان سیاسی را نیز برای ما ارسال کنند. تا هفته پیش بیش از سی زندانی القاعده نیز در این بند نگه داری می شدند که به تازگی به زندان رجایی شهر منتقل شده اند.
به خوانندگان خود وعده می دهیم به زودی کلمه جدولی کامل حاوی اطلاعات شخصی زندانیان محبوس در این زندان از جمله سن، اتهام و مدت حکم این زندانیان را نیز اعلام می کند.
بند ۳۵۰ زندان اوین که در انتهای ساختمان بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات قرار دارد در واقع در سطحی پایین تر از دیگر بندهای اوین قرار دار.
این بند در گذشته به بند کارگری معروف بود و در آنجا زندانیان سیاسی و مالی در کنار هم نگهداری می شدند، اما وقتی تعداد بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به تدریج بیشتر شد و در این بند روز به روز تعداد زندانیانی با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، توهین به رییس جمهور و توهین به رهبری افزایش یافت رفته رفته زندانیان مالی از بند ۳۵۰ رفتند چرا که باید شرایط یک زندان کاملا امنیتی برای این افراد فراهم می شد. افرادی که با این اتهامات به بقیه زندانیان سیاسی که از گذشته در این بند بودند اضافه شده بودند. این زندانیان در واقع همان معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، روزنامه نگاران، فعالان دانشجویی، فعالان حقوق بشر ، دانشجویان و…. بودند که با حکم های یک سال تا دوازده سال زندان در این بند نگهداری می شوند. برخی از این زندانیان درست در روزهای بعد از انتخابات دستگیر شده اند و تعدادی نیز از دستگیر شدگان ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ و تجمع های پس از آن محسوب می شوند. برخی از زندانیان این بند محکوم به اعدام هستند.
خیلی زود بند ۳۵۰ زندان اوین، بزرگترین بند زندانیان سیاسی کشور، شرایط فوق امنیتی یافت. زندانیانی که در گذشته در این بند از حق تماس تلفنی برخوردار بودند، از این حق محروم شدند.
آنها در ابتدا می توانستند هر روز یک یا دو دقیقه با خانواده شان تماس بگیرند اما چندی از این ماجرا نمی گذشت که آنها از همین حق هم محروم شدند. وضعیت ملاقات زندانیان این بند نیز همانند دیگر زندانیان زندان اوین در ابتدا از الگوی آیین نامه سازمان زندانها تبعیت می کرد و زندانیان به جز هفته ای یک بار ملاقات کابینی در روزهای دوشنبه هر هفته، می توانستند ماهی یک بار خانواده هایشان را به صورت حضوری ملاقات کنند. اما این حق نیز از آنان سلب شد و دادن اجازه ملاقات حضوری منوط به موافقت دادستان تهران شد، یعنی خانواده ها تا مدتی برای اخذ این اجازه به دادستانی تهران مراجعه می کردند و برگه ملاقات حضوری را از دادستان تهران، جعفری دولت آبادی دریافت می کردند.
دادستان تهران اما بعد از مدت کوتاهی همین حق را نیز از تعدادی از زندانیان سلب کرد و حلقه ملاقاتهای حضوری زندانیان با خانواده هایشان محدود تر و محدود تر شد. تا اینکه در این روزها تقریبا تعداد بسیار اندکی از زندانیان ساسی تحت نظارت دادستان تهران و با نامه کتبی او بعد از ماه ها انتظار قادرند زندانی شان را به صورت حضوری ملاقات کنند.
بند ۳۵۰ زندان اوین از کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی برخوردار است، این بند یک هواخوری کوچک دارد و با تلاش زندانیان این بند و خانواده هایشان اکنون یک کتابخانه کوچک نیز برای زندانیان تدارک دیده شده است، چرا که تا قبل از حضور زندانیان هوادار جنبش سبز این بند کتابخانه ای نداشت. در این بند بر خلاف سایر بندهای عمومی زندان اوین هیچ ورزشگاه و یا امکانات ورزشی وجود ندارد.
همچنین فضای امنیتی بر سراسر این بند حاکم است تا جایی که همه سلول های این بند از زندان اوین به دوربین های مداربسته مجهز است و رفتار زندانیان کنترل می شود به شکلی که زندان در زندان برای زندانیان در این بند ساخته شده است. در این بند همواره نیروهای امنیتی حضور دارند و رفتار زندانیان را کنترل می کنند و اجازه استفاده از هر گونه مرخصی به این زندانیان توسط همین بازجوها صادر می شود. این بند از زندان اوین این روزها در واقع غیر مستقیم توسط وزارت اطلاعات اداره می شود و مسوولان زندان هیچ آزادی عملکردی در این بند ندارند.
فهرست زندانیان بند ۳۵۰ اوین
اسامی زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ تا آنجا که به دست ما رسیده به شرح زیر است. ممکن است در فاصله زمانی ارسال این اطلاعات به بیرون تا لحظه انتشار خبر تغییرات اندکی در فهرست روی داده باشد که به محض اطلاع اصلاح خواهد شد.
علی اصغر محمودیان –مجید رضایی –امید علی مهرنیا –احسان عرفاتی – امیر خسرو دلیر ثانی –علیرضا سهراب پور –ایوب قنبر پوریان –حسین فرجی –حسن فرجی موسوی –حسن سی سختی –امید شریفی دانا –حسین ثابت –سهیل اسماعیل زنجانی –مجید دیان تمجیدی –پیمان عارف –فرهاد گنجی –پیمان کریمی –هدی رضازاده صابر –پرویز ورمزیاری –اسعد ابراهیم زاده –سینا ظهیری –جواد لاری –محمد داوری –حمزه کرمی –علی بهزادیان نژاد –امیر بهمنی –محسن مختاری –ابولفضل قاسمی –چاری محمد مدداف – محمد آذری –امیر اصلانی –ابراهیم مددی –نورمحمد قویدل –فرهاد اطلسی –احسان شیرازی –علی نعمتی –مهدی نوذر –هوشنگ رضایی –عباس ناهی –محمد حاج قلی زاده – حسین امینی –کامیار توانایی منافی –سجاد خدا کرمی –وحید اصغری –مسعود حسینی لواسانی –سیامک رحمانی –حسین رونقی ملکی –شاهین زینعلی –آرش ترابی –مهدی خدایی –آرش سقر –ابولفضل عابدینی نصر –امیر رضا عاشوری –جواد علیخانی –معصوم فردیس –هوشنگ فرزین –عبدالرضا قنبری –محمد صدیق کبود وند –سعید متین پور –مهدی محمدحسین زاده –حسین مفیدی احمدی – بهزاد هوشمند موید –حامد یارزلو –غلامرضا کاووسی –مسعود یزدچی –محمد حسین سهرابی راد –احمد شاهرضایی –حیدر علی حیدری –یاسر کریمی –میثم رودکی –سیامک مسیح پور –آرش صادقی –منصور امیر یاری –ایمان مسجدی –نوید کامران –رضا راستکار عباسی –محمد رضا گلی زاده اخلاقی – علیرضا احمدی –پیمان کشفی –مجتبی احمدی –میثم نجومی رضایی –حمید رضا نجومی رضایی –روح الله ضمیرخانی –محسن دانشپور مقدم –احمد دانشپور مقدم –مهدی سادات شریف –احمد رشیدی نیا –محمد رضا آذین –علیرضا عز آباد –هادی امینی –امیر حسین قنبری پوری –حسین زرینی –محمد رضا رزاقی –حسین اصغری –بهزاد اصغری –بهزاد عباسی –حمید قاسمی شال –رامین دلگشا –علی زاهد –مهدی کوهکن –غلامرضا آزادی –اردشیر امیر باقری –مهدی یوسف پور –ابولفضل قدیانی – محسن میردامادی –فیض الله عرب سرخی –امیر حسین ابوطالبی –قاسم شعله سعدی –محمد رضا مقیسه ––عماد الدین باقی- محمد رضا رجبی –محمد فرید طاهری قزوینی – محسن امین زاده –لطفعلی مافیان –محمد مهدی کریمیان اقبال –احمد رضا یوسفی –عماد بهاور –اسماعیل صحابه تبریزی –مجتبی رستم فرد تهرانی –– بهمن احمدی امویی -هانی محمد زاده-حمید رضا محمدی –ارسلان ابدی –سید میلاد اسدی –علی ملیحی –احسان عبده تبریزی –عبدالله مومنی –حسن اسدی زید آبادی –کیارش کامرانی –رجبعلی داشاب –مهدی وطن خواه –آرش علایی –رمضان سعیدی –رمضان احمد کمال –احسان مهرابی –علی جمالی – محمد جواد مظفر –محسن غمین – نظام حسن پور – فریدون صیدی راد –اکبر امینی – حسن ظهوری فریدن صیدی راد و ….
.
فردا؛ آغاز اعتصاب غذای نامحدود زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت
تا تحقق خواسته های قانونی جرس: بدنبال محرومیت زندانیان سیاسی از حداقل حقوق و بدرفتاری ماموران زندان، جمعی از زندانیان سیاسی رجایی شهر در ادامه اعتصاب غذای متناوب خود، از روز اول خرداد اعتصاب نامحدود غذایشان را تا رسیدن به خواسته های خود آغاز می کنند.
به گزارش رسیده به جرس، اعتصاب زندانیان رجایی شهر به این شکل است که هر هفته یک روز به زمان آن اضافه می شود. در هفته گذشته این گروه از زندانیان از روز یکشنبه تا ساعت 12 پنجشنبه شب اعتصاب غذای تر داشتند و هفته آینده از روز یکشبنه تا جمعه اعتصاب خواهند کرد.
منابع جرس می گویند که زندانیان قصد دارند از اول خرداد تا بیست و دوم خرداد که سالگرد انتخابات است به صورت یکسره اعتصاب غذا کنند. بنابراین گزارش مهدی محمودیان،عیسی سحر خیز، رسول بداقی و کیوان صمیمی از جمله زندانیان شرکت کننده در این اعتصاب هستند.
آنها مسایلی چون فشار روزافزون بر خانواده های زندانیان سیاسی و قطع تلفن ها را از دلایل اعتصاب خود عنوان کرده و هدف آن را همبستگی مردم با این اعتصاب ها دانسته اند.
مهدی محمودیان بعد از اعتصاب غذای خشک سه روزه به شدت ضعیف شده و کلیه اش با مشکل جدی مواجه است. او به دلیل اعتصاب غذا نزدیک به 12 کیلو وزن کم کرده است. بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی و حزب مشارکت خواهان پایان یافتن اعتصاب غذای زندانیان شده اند.
اما محمودیان نیز در آخرین دیدار خود با خانواده ضمن تاکید بر خواسته های خود از اعتصاب نامحدود خرداد ماه خبر داده بود.
زندانیان اعتصابی زندان گوهردشت، در بیانیهای که فروردین ماه امسال صادر کردند، از اعتصاب غذای دوره ای خود در یکشنبه های پیشِ رو خبر داده و همزمان از دبیر کل سازمان ملل متحد، بان کی مون، خواسته بودند که نماینده ویژه خود را برای بازدید از ایران و تهیه گزارش کامل از وضعیت آزادی و حقوق بشر بویژه وضعیت زندانها و زندانیان سیاسی اعزام نماید
زندانیان سیاسیِ زندانِ گوهردشت (رجایی شهر)، در بیانیه خود خاطرنشان ساخته بودند "پس از تجربههای اعتصاب غذای یکشنبه ۲۱ فروردین، ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در هفته نخست از روز یکشنبه ۲۸ فروردین اعتراض سیاسی خود را با اعتصاب غذا به مدت یک روز آغاز مینمائیم، در هفته دوم روز یک شنبه ۴ اردیبهشت و دوشنبه ۵ اردیبهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهیم کرد.
در هفته سوم نیز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای یک شنبه ۱۱ اردیبهشت و دوشنبه ۱۲ اردیبهشت و سه شنبه ۱۳ اردیبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشارها و ستمهای فراوان برایشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام میداریم.
اعتراضات در هفتههای چهارم و پنجم نیز از یکشنبههای این هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد یافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ اردیبهشت و ۲۵ تا ۳۰ اردیبهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود."
این زندانیان تصریح کرده بودند "در صورتی که حاکمیت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا کند این حرکت اعتراضی از روز یک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسیدن به خواستههایمان ادامه خواهیم داد."
لازم به یادآوری است اعتصاب غذای زندانیان گوهردشت، ابتدا توسط یازده تن از زندانیان سیاسی آغاز و با پیوستن گروهی دیگر از زندانیان سیاسی ادامه یافت، که از جمله می توان به منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان (به انفرادی منتقل شد)، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.
به گزارش رسیده به جرس، اعتصاب زندانیان رجایی شهر به این شکل است که هر هفته یک روز به زمان آن اضافه می شود. در هفته گذشته این گروه از زندانیان از روز یکشنبه تا ساعت 12 پنجشنبه شب اعتصاب غذای تر داشتند و هفته آینده از روز یکشبنه تا جمعه اعتصاب خواهند کرد.
منابع جرس می گویند که زندانیان قصد دارند از اول خرداد تا بیست و دوم خرداد که سالگرد انتخابات است به صورت یکسره اعتصاب غذا کنند. بنابراین گزارش مهدی محمودیان،عیسی سحر خیز، رسول بداقی و کیوان صمیمی از جمله زندانیان شرکت کننده در این اعتصاب هستند.
آنها مسایلی چون فشار روزافزون بر خانواده های زندانیان سیاسی و قطع تلفن ها را از دلایل اعتصاب خود عنوان کرده و هدف آن را همبستگی مردم با این اعتصاب ها دانسته اند.
مهدی محمودیان بعد از اعتصاب غذای خشک سه روزه به شدت ضعیف شده و کلیه اش با مشکل جدی مواجه است. او به دلیل اعتصاب غذا نزدیک به 12 کیلو وزن کم کرده است. بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی و حزب مشارکت خواهان پایان یافتن اعتصاب غذای زندانیان شده اند.
اما محمودیان نیز در آخرین دیدار خود با خانواده ضمن تاکید بر خواسته های خود از اعتصاب نامحدود خرداد ماه خبر داده بود.
زندانیان اعتصابی زندان گوهردشت، در بیانیهای که فروردین ماه امسال صادر کردند، از اعتصاب غذای دوره ای خود در یکشنبه های پیشِ رو خبر داده و همزمان از دبیر کل سازمان ملل متحد، بان کی مون، خواسته بودند که نماینده ویژه خود را برای بازدید از ایران و تهیه گزارش کامل از وضعیت آزادی و حقوق بشر بویژه وضعیت زندانها و زندانیان سیاسی اعزام نماید
زندانیان سیاسیِ زندانِ گوهردشت (رجایی شهر)، در بیانیه خود خاطرنشان ساخته بودند "پس از تجربههای اعتصاب غذای یکشنبه ۲۱ فروردین، ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در هفته نخست از روز یکشنبه ۲۸ فروردین اعتراض سیاسی خود را با اعتصاب غذا به مدت یک روز آغاز مینمائیم، در هفته دوم روز یک شنبه ۴ اردیبهشت و دوشنبه ۵ اردیبهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهیم کرد.
در هفته سوم نیز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای یک شنبه ۱۱ اردیبهشت و دوشنبه ۱۲ اردیبهشت و سه شنبه ۱۳ اردیبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشارها و ستمهای فراوان برایشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام میداریم.
اعتراضات در هفتههای چهارم و پنجم نیز از یکشنبههای این هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد یافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ اردیبهشت و ۲۵ تا ۳۰ اردیبهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود."
این زندانیان تصریح کرده بودند "در صورتی که حاکمیت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا کند این حرکت اعتراضی از روز یک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسیدن به خواستههایمان ادامه خواهیم داد."
لازم به یادآوری است اعتصاب غذای زندانیان گوهردشت، ابتدا توسط یازده تن از زندانیان سیاسی آغاز و با پیوستن گروهی دیگر از زندانیان سیاسی ادامه یافت، که از جمله می توان به منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان (به انفرادی منتقل شد)، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.